بیاییم سرمون تو کار خودمون باشه و اینقدر انگشت به هم نرسونیم. اینقدر به کار و زندگی هم کار نداشته باشیم تا بعد یهو حسودیمون داغ نکنه که: واااای فلانی! تو چرا اینقدر کار انجام دادی؟ یا تو کی فرصت کردیبه فلان و بهمان برسی؟ یا مدلهای چندشیترش که: من خیلی بدبختم، اصلا فرصت ندارم یه کاری واسه دل خودم بکنم! یا منِ بیچاره اینقدر زحمت واسه بقیه کشیدم نرسیدم خودم رو ارتقاء بدم! یا ... خلاصه که بتمرگیم سر زندگیمون و دستان مبارک رو بذاریم رو زانو یا نهایتا اگه خیلی از کنترل خارج شد بکنیم تو جیبامون تا هی به ماتحت این و اون فرو نکنیم! حیف از این زمانی که به سرعت داره طی
میشه و عمری که داره تموم میشه
No comments:
Post a Comment